پرنسسم
سلام به دوست جونيهاي خودم، نماز و روزه و دعاهاتون مقبول درگاه خداي مهربون و اميدوارم ما رو هم از دعاي خيرتون فراموش نكنيد و سلام به پرنسس خودم حال و احوال كه انشاالله خوبه عرض كنم خدمتت كه چهارشنبه گذشته مصادف بود با اول ماه رمضون و من عين اين بچه هاي كلاس اولي كلي هيجان زده بودم و تازه قبل اذون صبح هم يه گپي با خاله اعظم دم در داشتيم كه هر كي صدامون رو مي شنيد احتمالا فكر ميكرد خواب نماشديم اون وقت صبح هرو كر ميكنيم!!!! شما لطف فرمودي ساعت 8 بيدار شدي و منم آماده پرواز بودم و رسوندمت خونه جون جون و خودم هم اداره عصر هم كه اومدم دنبالت صداي مربيت از پشت در ميومد كه بهت ميگه صبركن در قفله كيفت كو و خلاصه خودت درو باز كردي و پريدي...
نویسنده :
مامانی
13:48