آرشیدا خانومآرشیدا خانوم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

آرشیدا قند عسل مامان

پرنسسم

 سلام به دوست جونيهاي خودم، نماز و روزه و دعاهاتون  مقبول درگاه خداي مهربون و اميدوارم ما رو هم از دعاي خيرتون فراموش نكنيد و سلام به پرنسس خودم حال و احوال كه انشاالله خوبه عرض كنم خدمتت كه چهارشنبه گذشته مصادف بود با اول ماه رمضون و من عين اين بچه هاي كلاس اولي كلي هيجان زده بودم و تازه قبل اذون صبح هم يه گپي با خاله اعظم دم در داشتيم كه هر كي صدامون رو مي شنيد احتمالا فكر ميكرد خواب نماشديم اون وقت صبح هرو كر ميكنيم!!!! شما لطف فرمودي ساعت 8 بيدار شدي و منم آماده پرواز بودم و رسوندمت خونه جون جون و خودم هم اداره عصر هم كه اومدم دنبالت صداي مربيت از پشت در ميومد كه بهت ميگه صبركن در قفله كيفت كو و خلاصه خودت درو باز كردي و پريدي...
26 تير 1392

سي و دو ماهگي گلم

سلام بهترين هديه خدا روي زمين ، سلام فرشته كوچك و قند و عسلم ( كه وقتي بهت ميگم كوچيك ميگي من بزززررررگم) سلام معنا و مفهوم زندگيم ، سلام تمام اميد و آرزويم سلام يگانه دخترم ، روزها چه پرشتاب ميگذرند تا تو مراحل بالندگيت را طي كني و بزرگ شوي ، چقدر تغيير كرده اي از آن لحظه اي كه براي اولين بار صدا گريه ات را شنيدم وقتي براي اولين بار تو را روي سينه ام گذاشتند و يكباره آرام شدي ، چه لحظه اي بود ، وقتي كه آنقدر كوچك بودي كه حتي بايد بااحتياط تو را در آغوش ميگرفتم عزيزترينم قلبم وجودم همه عمر و زندگيم خدارا شكر كه تو هستي و همه لحظات من پر است از عشق به تو و لذت از شيرين زبانيهاي تو دخترم همه خوبيهاي دنيا را برايت آرزو دارم ، سلامتي روح و جسمت...
22 تير 1392

رمضان مبارك

  سلاممممممم حضور تمامي دوستان ارجمند و خوانندگان گرامي!!!! و سلام خدمت علياحضرت آرشيدا خانوم خوب هستيد انشاالله منم خوبم مرسي!! عرض كنم خدمتتون كه تا اونجا براتون گفتم كه روز سه شنبه من و خاله انيس نقشه خبيثانه كشيديم براي فرداتون كه چهارشنبه باشه آره چهارشنبه بعد اداره عليرغم اينكه حسابي تو اداره از خجالتم دراومده بودي و بعدش هم رفتم مأموريت و اونجا از خجالت خودم دراومدم چون هوا بس ناجوانمردانه گرم بود بعد از تايم و رفتنم به خونه جمع و جور كردن قدري خوراكي و پوشاكي جهت شما من اومدم دنبالت مهد و بعد هم باتفاق رفتيم دنبال خاله انيس كه جوجكان رو از مهد آورده بود و همگي رهسپار كنار رودخانه شديم آقا آنقددددددددددررررر شلوغ بود و...
19 تير 1392

يه بازي باحال ديگه!

سلام دوست جونيا من از طرف مامان آرتين گلي به اين بازي دعوت شدم كه همين جا هم ازش تشكر ميكنم و هم عذرخواهي بابت اينكه دير شد.   اگه ماهی از سال بودم: شهريور عاشششششققققق ماه تولد خودمم!!! اگه روزی از هفته بودم: چهارشنبه چون فرداش تعطیله ومن نمیرم سرکار   اگه عدد بودم: 20   اگه نوشیدنی بودم:   آب آلبالو اگه ثواب بودم: سرپرستي يه بچه    اگه درخت بودم: درخت آلبالو!! اگه میوه بودم: گيلاس ، هلو و صد البته آلبالو!! اگه گل بودم: گل محمدي   اگه آب وهوا بودم: برفي   اگه رنگ بو...
17 تير 1392

ماييم و اين قند عسل

آقا سلام عليكم ما اومديم جانننننننن من ده روز وبمو بروز نكردم اين ديگه چه وضيه آقا ما به كجا شكايت كنيم؟!! والا!!!! عرض كنم خدمتتون اه راستي سلام دخملي خوفي مامان جون دمااااااااااارررررررررر از روزگارم در مياري راحتي!!!!! خو معلومه چرا ناراحت باشي اوني كه ناراحته بنده هستم كه صد البت مشكلات خودم مي باشد والا!!! ها داشتم ميگفتم هفته گذشته همچين كه روز شنبه رفتيم سركار هي ذوق ميكرديم واسه دوشنبه كه تعطيله!!!!! اون روز هم بسان روزهاي ديگر بگذشت با مهد و خونه جون جون روز يكشنبه از مهد كه آوردمت رفتيم خونه جون جون وسيله هات رو برداريم جون جون فرمودند كه ما آخر هفته نيستيم آرشيدا رو چيكار مي كني ما هم گفتيم خيالي نيست يه فكري مي كنيم شما راح...
11 تير 1392

شادي و شيريني زندگي من

سلاممممممممممممممممممم عليكم!!!! خوبيد؟ سلامتيد؟ چه خبرها ، تو خوبي جيگمل خودم شكر پنيرم عرض كنيم كه آقا ما هفته قبل خواستيم آپ كنيم منظورم چهارشنبه است !! بعد يهو اين اينترنته زد و قطع شد يعني سراسري بود و ما هم ديگه نتونستيم بيايم حال و احوال بگيريم و نه حال و احوال بديم!!!!!!!! عرض كنم اون چند شب قبل انتخابات خيابونها بشدت شلوغ بود و حتي نيمه شب هم كه ميخواستيم بريم خونه جون جون باز توي ترافيكش ميمونديم ، دو شب هم كه پشت سر هم رنگين كمان بوديم و حالشو بردي كه جمعه هم  غروب رفتيم واسه رأي دادن و تا من رأي بدم باز واسه خودت دوست پيدا كردي و بعد هم كه يه چرخي زديم بهانه رنگين كمان رو گرفتي گفتم نه بسته است از جلو درش گذشتيم ديدم نخير ...
2 تير 1392
1